۳ آبان ۱۳۸۳، ۱۳:۱۶

به مناسبت 4 آبان سالروز سقوط خرمشهر

بهجت صالح پور : عده‌اي نمي‌خواستند اخبار و اطلاعات به امام«ره» برسد

شهيد جهان آرا نامه‌اي براي امام«ره» نوشت و به ما داد تا به دست بوسي امام برويم و وضعيت اسفبارخرمشهر را به ايشان ابلاغ كنيم و همچنين اجازه فعاليت گروه دختران را درخرمشهر از امام«ره» بگيريم.

گروه دفاع مقدس خبرگزاري مهر : ازصدر اسلام تاكنون آنچه ضربات جبران ناپذيري رابرپيكره اسلام وامت اسلامي واردكرده وجود مزدوراني است كه با نفاق وظاهرسازي در بين مجاهدين حقيقي نفوذ كردند وباعث بروزبسياري ازفجايع اخلاقي وانساني شدند.نمونه هاي بسياري در تاريخ اسلام اشاره شده اما آنچه بعد ازپيروزي انقلاب ،مسيراين پيروزي را در دوران پس ازآن و در ادامه ،جنگ تحميلي را دچار چالشهاي مختلف كرد وجود منافقين كوردل بود كه هيچگاه تاريخ خيانت آنان را نسبت به كشورمان فراموش نخواهد كرد.

بهجت صالح پورازشيرزنان فعال سالهاي آغازين جنگ تحميلي وازاهالي خرمشهردرگفتگوي اختصاصي باخبرنگارگروه دفاع مقدس خبرگزاري مهردرخصوص وضعيت اين شهردرمهرماه59گفت: درآخرشهريورسال 59 با آغاز حملات رژيم بعث عراق به خرمشهر،هرروز برتعداد شهدا و مجروحين اضافه مي شد تاجايي كه امكان جمع آوري و دفن شهدا نبود. شرايط آنقدرسخت بود كه ما اززنده يا شهيد شدن خانواده خود نيزاطلاع نداشتيم .

وي افزود : با وجود اينكه نيمي ازمردم از شهرخارج شده بودند؛ بقيه سعي داشتند شهررا ازسقوط نجات دهند.من وتعدادي ازدختران خرمشهري كه حدود 20ـ19 ساله بوديم درمكتب قرآن عضويت داشتيم ومثل ديگراهالي شهرفعاليتهاي مختلفي ازجمله؛ انتقال مجروحين به تنها بيمارستان خارج ازشهربه نام بيمارستان امام خميني، دفن شهدا ، پختن غذا و رساندن آن به مبارزين كه اكثراً گروههاي مردمي بودند وعده اي سپاهي وبسيجي،انجام مي داديم.

صالح پور ادامه داد : با اوج درگيريها در24 مهرشهيد محمد جهان آرا دستورداد كه زنان ودختران ازشهرخارج شوند ولي ما اصرارداشتيم كه دركناررزمندگان بجنگيم.شهيد جهان آرا نامه اي به امام«ره» نوشت وبه ما داد تا به دست بوسي امام برويم و وضعيت اسف بارخرمشهررا به ايشان ابلاغ كنيم وهمچنين اجازه فعاليت گروه دختران را درخرمشهرازامام«ره»بگيريم.

 وي درادامه ضمن اشاره به خيانت بني صدرودارودسته اش اظهاركرد: وقتي كه ما مي‌خواستيم به ديدارامام«ره»رفته تا ازاوضاع مناطق مرزي وشهرخرمشهرخبردهيم طوري برخورد شد كه ما نتوانستيم جريان رابراي ايشان بازگوكنيم. گوياعده اي نمي خواستند امام از كارشكني هاي مسئولين وقت مطلع شود وما بدون اينكه بتوانيم نامه راخدمت امام برسانيم  به خرمشهربرگشتيم. البته با شرايطي بسيار سخت .

صالح پور در پايان اظهار داشت : من نتوانستم به شهر وارد شوم . چون هيچ راهي به شهرنبود. وناچاربه ماهشهررفتم . كه آنجا متوجه شدم 4نفرازاعضاي خانواده خودرا از دست داده ام وپدرم به سختي مجروح شده بود. از آنجا همراه خواهرم به شيرازرفتم اما دوستانم كه حدود 11نفربودند خودرا به شهررساندند وبعد از آن همه پايداري وايثار مردم اين شهر، در4آبان سال 59خرمشهربه دست نيروهاي بعث افتاد.

کد خبر 119667

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha